صفوان جمال گفت:از امام صادق (ع) اذن گرفتم به زیارت مولایمان حسین بن علی (ع) بروم و از ایشان در خواست کردم آنچه را باید در این مسیر انجام دهم بیان فرمایند.
آن حضرت فرمود:
در این مسیر زیاد از کسانی که اساس قتل جدم حسین بن علی (ع) را بنیان نهادند و او را به شهادت رساندند برائت و دشمنی بجوی.
مصباح المتهجد.ج2.ص719
هیچ گرفتاری مرا زیارت نمی کند مگر آنکه خداوند گرفتاریش را برطرف کرده و شادمانش میکند.
ثواب الاعمال ص319
دلم که هوای حرم ندیده ات میکنه
مرغ خیالم رو روانه ی حرمت میکنم
در گوشه ای از بین الحرمین سکنی میکنم
میکشم نفس عمیقی و میگم
صلی الله علیک یا اباعبدالحسین
صلی الله علیک یا اباالفضل العباس
چه هواییست هوای بین الحرمین
چه بهشتی است اینجا بین الحرمین
زنده میشم زنده تر از هر لحظه
شوق وصالت جان را به لبم میآورد
دلم میخواهد در این بهشت جان دهم و خاک شوم
که اگر چنین شود عاقبتم ختم به خیر شود
فدایی حسین شدن کار هر کس نیست
اللهم الرزقنا شفاعه الحسین (ع)
تو آسمون کرذستان بودیم و سوار هلی کوپتر دیدم شهید صیاد مدام به ساعتش نگاه میکنه. وقتی پرسیدم گفت:گفت وقت نمازه و همون لحظه به خلبان اشاره کرد که همین جا فرود بیا تا نمازمون رو اول وقت بخونیم.
خلبان گفت:این منطقه زیاد امن نیست اگه صلاح میدونید تا رسیدن به مقصد صبر کنیم . شهید صیاد گفت: هیچ اشکالی نداره ما باید همین جا نمازمون رو بخونیم.
خلبان اطاعت کرد و هلی کوپتر نشست با آب قمقمه ای که داشت وضو گرفتیم و نماز را به امامت ایشون اقامه کردیم.
وقتی طلبه های شیراز از آیت الله بهاءالدینی درس اخلاق خواستن ایشون فرمودند:
برید از صیاد شیرازی درس زندگی بگیرید اگر صیاد شیرازی شدید هم دنیا دارید و هم آخرت.
راویان :سرهنگ غلامحسین دربندی و سردار برقی
همسر شهیىد همت می گفت:
ابراهیم بعد از چندین عملیات اومد خونه سر تا پا خاکی بود و چشماش قرمز شده بود به محض اینکه اومد وضو گرفت و رفت که نماز بخونه.
گفتم :حاجی لااقل یه خستگی در کن بعد نماز بخون سر سجادش ایستاد و در حالی که آستینهاشو پایین میزد گفت:من با عجله اومدم که نماز اول وقتم از دست نره.
این قدر خسته بود که احساس می کردم هر لحظه ممکنه موقع نماز از حال بره.
